Date Range
Date Range
Date Range
Entrez les termes que vous recherchez. Envoyer un formulaire de recherche. Mis en fonction le 16.
طبق روال عادی رفتم تئاتر شهر برای دیدن نمایش اتللو. نمایش که توی سالن قشقایی بود. نمایشی که برنده بهترین کارگردانی و طراحی لباس از. به معنای واقعی بادی لنگویج.
مرا ترک کن پیش از آنکه به جایی روم که از آن برگشتن نیست. دیگر تا فیلمم را نسازم- مجموعه عکسی راضی نگیرم- کتابم را تمام نکنم- شعرهای CD را آماده نکنم- نمیام. بعدشم تازه می رم باز میشه از این وبلاگ زشت اسلامی بیرون کشید. هیچ چیز از در بیرون نمی رود. صدای ضرب ضرب چکش روی پس زمینه. چند مشت کارگر روی داربست. و جوشکاری که هر چند لحظه یک بار ماسک اش را از خون می شوید. خودم را به دار زده ام.
Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.
که نیامدند و نمی آیند و نخواهند آمد . کسی که حضورش لازم نیست. کسی که حضورش لازم نیست. دکتر به شدت دور شکمم را اندازه می گیرد. و دائم سر تکان می دهد. مثل اینکه همه چیز بدتر شده باشد. می رود کنار رو شویی. خودش را در آینه نگاه می کند. انگار دارد با خودش حرف می زند. کاملا معلوم است که دارد نقشه می کشد.