Thursday, June 25, 2015. A kitchen wall fell by sledgehammer and trees were revealed beyond the backyard. House became stage with the invisible fourth wall gone. The woods are lovely but I have miles to go before I sleep, I whispered as if in a dream the words of Robert Frost. Will anyone hear the sound of his poetry in the forest of words? Are We, The People all on the same page? Wish you were here. Welcome to the stories of our lives.

ஜ ஜزندگينامه شاعران ايرانی و دل نوشتهஜ ஜ. سلام به همه و امیدوارم حالتون مثل من عالی باشه. این نوشته رو تقدیم میکنم به بهترین اتفاق زندگیم. یادش بخیر بادبادکا پرنده های بیصدا. با دست ما گم میشدن تا قله آس. یادش بخیر رو نرده ها بازی نور و سایه ها. پچ پچ ما تو دل شب شعر قشنگ کوچه ها. همین روزا تولد هفت سالگیه وبلاگمه! یادش بخیر اون موقع ها چه دغدغه هایی داشتم الان چه دغدغه هایی .

نکبت گرفته است تمام قبیله را. فردا به وقت خنده ی تلخ سپیده دم. سردارهای عاطفه را دار می زنند. وحشت به چشم های زمان رخنه کرده است. فریاد های ثانیه بیداد می کند. شمع نگاه خاطره خاموش می شود. یک ماه پیش قافله ای از دیار آه. بر سرزمین خاطرمان سلطه کرده است. یک ماه پیش قبله ی ما را ربوده اند. دین را به ترس داده و گشتیم غم پرست . حالا به دور قلعه ی قلب من و شما.

همایش ها و کنفرانس ها. گزارش کارگاه نحوه دسترسی به پایگاه های اطلاعات علمی و مجلات علوم ورزشی. کارگاه آشنایی با ورزش چوگان.